Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از روابط عمومی جشنواره فیلم «عمار»، ویژه برنامه «حوض خون» با بررسی ظرفیت‌های اقتباس در دفاع مقدس در سیزدهمین جشنواره مردمی «عمار» با حضور بهروز افخمی کارگردان، نویسنده و تهیه کننده و فاطمه سادات میرعالی نویسنده کتاب «حوض خون» در سالن شماره ۳ سینما فلسطین برگزار شد.

در نخستین بخش این نشست میرعالی با اشاره به ظرفیت‌های داستانی نقش زنان در دفاع مقدس و ایثار آنها گفت: بهره‌مندی از تجربیات زنانی که در دوران دفاع مقدس در پشت جبهه‌ها نقش موثری داشتند در ادبیات پایداری و داستان‌های ما مغفول مانده است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی با اشاره به روایت‌های ناگفته از زبان زنان ایثارگر در دوران دفاع مقدس افزود: این زنان کارهای کوچکی را در ظاهر انجام می‌دادند اما در حقیقت این کارهای کوچک، بارهای بزرگی را از دوش رزمندگان و حتی خانواده‌های آنها بر می‌داشت که اگر امروز آنها را روایت کنیم آنقدر بکر است که ممکن است برای شنونده قابل پذیرش نباشد.

این نویسنده جوان در ادامه به اهمیت روایت شفاهی تاکید کرد و گفت: اگر بازماندگان آن دوران نبودند شاید همین داستان‌های اندک هم امروز نبود. ما باید این راویان را دریابیم و گفته‌های آنان را مکتوب کنیم چرا که از دل همین داستان‌ها نسل امروز، قهرمانان کشور خود را می‌شناسند و با و نقش درست زنان و خانواده آشنا می‌شوند.

وی در ادامه افزود: روایت نقش زنان در دفاع مقدس در دل خود سوژه‌های بکری دارد که می‌تواند موضوع بسیاری از فیلم‌های امروز باشد که تا امروز نادیده گرفته شده است.

بهروز افخمی در بخش اقتباس از رمان به ظرفیت‌ها و شیوه‌های اجرایی آن پرداخت و با اشاره به اقتباس در سینما به تاثیرگذاری این مهم در سینمای ایران و جهان پرداخت.

وی تصریح کرد: اکثر فیلم‌های بزرگ دنیا از روی رمان اقتباس شده‌اند و اغلب این نویسندگان، کارگردانی آثارشان را خود به عهده می‌گیرند که این امر به غنای کار آنها افزوده است؛ در حقیقت فیلم زمانی به نتیجه می‌رسد که قبل از هر چیز به رمان تبدیل شود. زمانی که شما برای رمان قصه می‌نویسید دغدغه‌های یک فیلمنامه‌نویس را ندارید و با ذهن بازتری وارد دنیای قصه خود می‌شوید.

این نویسنده و کارگردان در ادامه گفت: یکی از مهم‌ترین مزیت رمان‌نویسی قبل از فیلمسازی محک زدن بازخورد مخاطبان است. اینکه آنها چقدر با کار شما ارتباط برقرار کرده‌اند و چقدر اثر شما توانسته است به یک کار موفق و پرتیراژ تبدیل شود. در حقیقت زمانی که یک رمان در جامعه مطرح شود و طرفدار پیدا کند خود به خود ظرفیت تبدیل شدن به فیلم را پیدا می‌کند تا جایی که حتی کسانی هم که کتاب را نخوانده‌اند محتوای آن را تایید می‌کنند و خیلی راحت‌تر تهیه کنندگان، سرمایه‌گذاری روی آن را می‌پذیرند حتی اگر محتوای اثر را قبول نداشته باشند چون مخاطب دارد و مردم با آن ارتباط برقرار کرده‌اند پای کار می آیند.

وی درباره اینکه نویسنده یک رمان خوب می‌تواند خالق اثر خود باشد مطرح کرد: کسی که توانسته کتابی با یک داستان خوب خلق کند اگر بخواهد می‌تواند آن را تبدیل به فیلم کند، اما نکته اینجاست که با وجود این ظرفیت در نویسندگان اغلب زیر بار فیلمسازی نمی‌روند؛ اغلب یا از حوصله آنها خارج است و یا اعتماد به نفس ساخت فیلم را ندارند وگرنه بهترین فیلم، فیلمی است که کارگردان، خود مولف باشد و خودش فیلم را بنویسد.

افخمی بر اهمیت رمان‌نویسی بر گسترش بازار پادکست و انواع محصولات صوتی تاکید کرد و گفت: در آمریکا سینما بازار خودش را نسبت به قبل از دست داده، بازار پادکست‌ها بسیار پررنق تر شده و ممکن است در آینده استفاده از پاکست‌ها که همان تبدیل شدن رمان به صوت است جای فیلم را بگیرد.

افخمی در بخشی از این نشست، شیوه‌ها و راه‌های اقتباس از کتاب «حوض خون» را بررسی و تشریح کرد.

در انتهای این کارگاه افخمی به پرسش حاضران در جلسه پاسخ داد.

کد خبر 5678576 زهرا منصوری

منبع: مهر

کلیدواژه: بهروز افخمی فاطمه سادات میرعالی کتاب حوض خون دوران دفاع مقدس جشنواره فیلم عمار جشنواره فیلم عمار تئاتر ایران فیلم سینمایی شبکه افق جایزه سینمایی کارگردان تئاتر جانفدا موسیقی ایرانی تئاتر شهر هنرمندان تئاتر رادیو حوزه هنری قاسم سلیمانی سینمای آمریکا دفاع مقدس حوض خون

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۱۲۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

فقط یکی از معلم‌ها می‌داند

‌خبرگزاری مهر، گروه مجله _ مرتضی درخشان: اینکه یک پسر در آینده چه‌کاره می‌شود را می‌توان اول از همه از خودش پرسید و پاسخی که دریافت می‌کنید اغلب خلبان، پزشک یا مهندس است. البته ضمن احترام به صنف «لاستیک فروشان»، این قاعده، استثنائاتی مثل آن لاستیک فروش محترم هم دارد؛ اما این پاسخ اصلاً معتبر نیست، شما باید از افراد دیگر هم بپرسید، هرچند، در آنها هم پاسخ کلیشه‌ای بسیار دیده می‌شود.

مثلاً در زمان ما پدر و مادرها مصرّاََ معتقد بودند که ضمن احترام به شغل شریف «حمالی»، ما نهایتاً حمال می‌شویم که البته بعضی اعتقاد داشتند که همان موقع حمال هستیم که البته با پیشرفت تکنولوژی و آشنایی پدر و مادرها با مشاغل جدید امروزه این رویه تغییر کرده و بخصوص مادرها معتقدند که بچه‌ها «یک چیزی» می‌شوند که آن یک چیز حتماً حمال نیست.

خاله‌ها و دایی‌ها معتقد بودند که این بچه هوش سرشاری دارد و ضمن احترام به «یک جایی»، یک روز این بچه به یک جایی می‌رسد! البته اگر شما رقیب فرزندان آن‌ها بودید ضمن احترام به «هیچ جا» شما به هیچ جا نمی‌رسیدید.

عموها و عمه‌ها خیلی متأثر از رفتار پدر و مادر شما آینده شما را ترسیم می‌کردند و اگر شما را دوست داشتند می‌گفتند که این بچه خیلی «باهوش» است و ضمن احترام به مقام شامخ «پدر»، یک روزی مثل پدرش یک چیزی می‌شود، اما اگر پدر شما و همسرش را دوست نداشتند، ضمن احترام مجدد به مقام شامخ «پدر» می‌گفتند، این هم مثل پدرش هیچ چیز نمی‌شود.

بهترین روش برای فهمیدن آینده فرزندان، جست‌وجو در بین معلم‌های مدرسه بود. نه اینکه معلم‌ها بدانند؛ اما یکی از معلم‌ها معمولاً می‌فهمید. شما باید بگردید و برای هر دانش‌آموز آن معلم خاص را پیدا کنید.

از نظر مشاوران مدرسه که همه دانش‌آموزان اگر با همین روند ادامه بدهند ضمن احترام به «مشکلات جدی»، در آخر سال به مشکلات جدی بر می‌خورند. معلم‌ها هم اغلب معتقدند که ضمن احترام به «زندانیان و خلافکاران»، دانش‌آموزان آخرش از راه به‌در می‌شوند و از این حرف‌ها! اما یک معلم هست که انگار همه‌چیز را می‌فهمد، یکی که هر دانش‌آموز یکی برای خودش دارد و مال من «علیرضا افخمی» بود؛ معلم ریاضی سال اول دبیرستان.

من استعداد خاصی در فیزیک، هندسه و ورزش داشتم، خودم در کودکی فکر می‌کردم که فضانورد بشوم، در راهنمایی تصورم این بود که مدیر یک جایی خواهم شد، اما در دبیرستان، وقتی آقای افخمی به ما موضوع تحقیق داد که یک جوان چه خصوصیاتی باید داشته باشد، وقتی نتیجه کارها را بررسی کرد و به کلاس برگشت از یک ساعت و نیم زمان کلاس، حدود یک ساعت در مورد تحقیق من صحبت کرد. نه اینکه از تحقیق خوشش آمده باشد، نه! از یک جمله خوشش آمده بود. من یک جایی از این تحقیق برای نقل قول از پدرم نوشته بودم: «پدرم می‌گوید…» و همین جمله شده بود موضوع کلاس ما!

اصلاً قواعد تحقیق را رعایت نکرده بودم، حتی حرف مهمی هم در تحقیقات من نبود. علیرضا افخمیِ جوان، که خیلی لاغر بود و ریش کوتاه یک دستی داشت از این شکل نقل قول من خوشش آمده بود. او همان معلم من بود که فهمید قرار است چه‌کاره شوم، اما من همیشه با او «ارّه بده و تیشه بگیر» بودم. نهایتاً روزی که فهمیدم او درست فهمیده بود، دوست داشتم اینها را برایش بنویسم و بخوانم، اما سرطان این حسرت را به دل من گذاشت و آقای افخمی را توی بیمارستان پیدا کرد و با خودش برد.

خیلی دوست نبودیم، اما می‌توانستیم در پیری دوستان خوبی باشیم. مثل بعضی‌ها که این روزها دوستان خوبی برای هم شدیم. «علیرضا افخمی» خیلی شاگرد داشت، حتی شاید وقتی بعد از مدت‌ها من را می‌دید نمی‌شناخت، اما من فقط و فقط یک افخمی داشتم…

کد خبر 6094247

دیگر خبرها

  • «هفت» از امشب روی آنتن می رود /موضوع سینمای‌ جنایی
  • ابوترابی فرد: عملیات وعده صادق شاهکار نبرد فضایى چندلایه بود/ این ظرفیت نظامى در شدیدترین تحریم‌هاى بین‌المللى خلق شد
  • سری جدید برنامه «هفت» از امشب در قاب تلویزیون
  • توضیح دانشگاه تهران درباره بهره مندی از ظرفیت شخصیت‌های حقوقی
  • بهروز افخمی و خاطرات یک بازپرس دادگستری
  • ویدئویی از کنایه سنگین پلیس به اکثر رانندگان ایرانی
  • فقط یکی از معلم‌ها می‌داند
  • کتاب بنیه فیلمساز را قوی می‌کند/ حتما به نمایشگاه کتاب تهران می‌روم
  • ۳ رمان نوجوان تألیفی پیشنهاد خرید هادی خورشاهیان از نمایشگاه
  • بهروز افخمی «کاغذ شطرنجی» را تهیه می‌کند